پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شهادت نابهنگام آیتالله سید مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام در 1 آبان 1356، بار دیگر مردم ایران را به صحنه کشاند. این درحالی بود که خفقان حاکم بر فضای کشور روز به روز تشدید میشد. اما با این وجود، واکنش مردم استانها و شهرهای مختلف ایران به انتشار خبر شهادت آقا مصطفی بسیار پر حرارت بود.
آیتالله دری نجفآبادی در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره انعکاس خبر شهادت آیتالله سید مصطفی خمینی در قم میگوید: انعکاس خبر شهادت نا بهنگام فرزند دانشمند و مجاهد امام خمینی در شهر مذهبی قم موجی از تأثر و تأسف پدید آورد و همگی به سوگ نشستند.
مجلس ترحیم آقا مصطفی با حضور 50 هزار نفر از مردم قم
وی ادامه میدهد: یادم است که به مناسبت شب هفتم این مرحوم مجلس باشکوهی از طرف جامعه مدرسین و فضلای حوزه علمیه قم در مسجد اعظم قم برگزار شد در این مجلس که شاید بیش از پنجاه هزار نفر شرکت نمودند، تمامی مراجع، مدرسین، فضلا، طلاب، دانشجویان، بازاریان و کسبه قم، تهران و سایر شهرستانهای کشور حضور داشتند. بنده نیز به عنوان یکی از طلبههای این حوزه، در این مراسم، خیلی فعالیت و تلاش کردم و در اجرای برنامههای آن تا حدودی نقش داشتم.
استیضاح دربار پهلوی
به گفته آیتالله دری نجفآبادی: علیرغم این که ساواک سعی داشت از وسعت دامنه مجالس و سخنرانی علما و فضلای دینی جلوگیری نماید، در این مراسم چند تن از بزرگان حوزه علمیه قم، از جمله آیتالله گیلانی، آیتالله ربانی املشی به منبر رفتند و به تفصیل درباره فقید سعید و نیز مبارزه و رهبری امام خمینی و اعتراض به تبعید طولانی ایشان سخنرانی کردند.
در این مراسم که حالت یک استیضاح برای دربار پهلوی داشت، بسیاری از مباحث و مسائل مختلف کشور مطرح گردید. از جمله اعتراض و انتقاد شدیدی نسبت به مسائلی چون تغییر تاریخ شمسی به تاریخ شاهنشاهی، تأسیس حزب رستاخيز، وابستگی رژیم پهلوی به اسرائیل و آمریکا و موقعیت اسفبار زندانیان سیاسی و به طور کل اوضاع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور صورت گرفت.
واکنش حوزه علمیه به شهادت فرزند ارشد امام
آیت الله شاهرخی خرم آبادی نیز در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره فضای شهر قم بعد از شهادت مرموز آیتالله مصطفی خمینی میگوید: در اوایل آبان سال 56، ماجرای شهادت آقا مصطفی خمینی پیش آمد. بازتاب خبر شهادت ایشان در حوزه علمیه قم بسیار گسترده بود. قرار شد برای آن مرحوم، مجلس ختمی گرفته شود.
در آن ایام، رکود و سکوتی در کار مبارزه پیش آمده بود و حتی برخی ها به لحاظ ترس و وحشت از دستگاه طاغوت، قدری عقب نشینی کرده بودند. از این رو، از بردن نام امام خودداری میکردند تا چه رسد به جلسه گرفتن برای فرزندشان و از این کار واهمه داشتند. به هر تقدیر، در نهایت قرار شد که در مسجد اعظم قم و در قسمت زیر گنبد، مراسمی به این منظور برگزار شود و این اتفاق افتاد.
فردای آن روز هم جلسه دیگری برگزار گردید و آقای برقعی واعظ معروف قم به منبر رفت و در سخنانش سنگ تمام گذاشت و چند بار از امام و فرزند ارجمندشان مرحوم آقامصطفی نام برد و از ایشان تجلیل کرد.
جلسه مزبور بسیار جالب و مؤثر بود و شوری در مردم به وجود آورد. به گمانم برای اولین بار، بعد از مدتها سکوت و ترس و ملاحظاتی که وجود داشت، قفل و مهر سکوت از لبها برداشته و شکسته شد و پس از آن به تدریج، مردم در محافل و مناسبات، به سردادن شعار اقدام میکردند و جرأت خوبی برای این منظور یافتند.