برای درک اهمّیت اقدام طیّب در اعترافِ دروغِ مورد نظر ساواک، باید در جایگاه آن روزِ وی ایستاد و سپس قضاوت کرد. طیّبی که از لحاظ اجتماعی و مالی بسیار متمول بوده و آخرین فرزندش نیز درست در روز دستگیری وی به دنیا آمده بود، زیر سهمگینترین شکنجهها حاضر نشد فقط یک جملهی دروغ بگوید و آن اینکه از «امامخمینی برای راهاندازی قیام پول گرفته است». با وجود امکان اعتراف کذب برای او به منظور نجات از شکنجهها و فشارهای روحی و روانی، مانند خیلی دیگر از دستگیرشدگان تا روزهای قبل از اعدام، طیّب با غلبه بر نفس خود و حفظ کرامت و مردانگی همیشگیاش، زیر بار این اتهام دروغ نرفت و همین بزرگمنشی او بود که به تعبیر امامخمینی از او «حُرّ انقلاب» ساخت.