روز عاشورا (15 اردیبهشت) مردم به تدریج در امامزاده جمع شدند و به عزادارى پرداختند. در این بین عدهاى كفنپوش و عدهاى هم بدون كفن در حالى كه قمه مىزدند به طرف خیابان مسگرها رفتند. مأموران انتظامى در صدد جلوگیرى برآمده و مردم نیز مقاومت نمودند و زمینهى برخورد فراهم شد.
آیتالله مشکینی آماده بودند برای تبلیغ ماه محرم و رمضان به هرجا که لازم باشد بروند و برای فرستادن طلبهها هم آمادگی و علاقه داشتند. روستاهایی که آن وقت شاید، در ماه محرم هم نمیتوانستند روحانی داشته باشند، با این حرکت ایشان، تحت پوشش قرار گرفتند.
محرم 42 در تبریز چه گذشت؟
در محرم آن سال اقدام دیگرى كه آیتالله قاضى انجام داد این بود كه قبل از محرم اهل منبر را به منزلش دعوت كرد. وقتى كه جمع شدند، همه قسم خوردند (آن هم با كلمه «لِلّه على» كه قسم شرعى الزام آور بود) كه در ماه محرم علیه رژیم نوحه بگویند و سخنرانی کنند.
رزمندگان تیپ «12 حضرت قائم» به استعداد سه گردان در کنار سایر رزمندگان، در مدت کوتاهی تنگهی مرصاد را به گورستان منافقان تبدیل کردند.
در روز سی و یکم تیر نیز آیتالله فالاسیری ضمن انتشار اعلامیهای مردم را به مجلس ختم قربانیان سی تیر که در عصر همان روز در مسجد وکیل برگزار میشد فرا خواند. در این مراسم که عده کثیری از اقشار مختلف مردم و مقامات کشوری و لشکری حضور داشتند، وی با تشکر از مردم و اظهار تأسف از بروز وقایع 30 تیر، مردم را به اتحاد و همکاری دعوت کرد.
انقلاب اسلامی در استان مرکزی
به گزارش ساواک: شیخ حسن ارمی آپاراتی خریداری و در قم و خمینی[خمین] فیلمهای دینی و اخلاقی برای جوانان متعصب مذهبی به نمایش میگذارد.
انقلاب اسلامی در مازندران
اما عبدالحمید عبدالاحد در ذیل این متن و با خط خود مینگارد: اینجانب عبدالحمید عبدالاحد متعهدم که به جز حقایق دین مقدس اسلام و فرامین فقهای عظام و گفتن واجبات و محرمات دینی و مذهبی سخن دیگری نخواهم داشت.»
عمده فعالیت سازمان در مناطق غرب و شمال غرب، حضور در مناطق آزاد و انجام فعالیتهای سیاسی و تبلیغی در روستاها و جذب اعضا و هواداران تشکیلات آسیب دیده خود از شهرستانها به مرکز اصلی در داخل خاک عراق بود.
شهيد سعيدى از روحانيونى بود که از سوى آيتالله بروجردى براى تبليغ به آبادان اعزام شد. در آنجا مورد توجه مردم آبادان بود و مقبوليت خوبى بين آنها پيدا کرده بود. شهيد سعيدى در اين شهر بهواسطهى سخنرانىهاى تند خود براى اولين بار دستگير شد.
به بهانه روز دزفول؛ مقاومت و پایداری
«... مادری آنجا بود که به علیچنار میگفت اگر فقط يک کفش پسرم پيدا شود و من بفهمم که شهيد شده، خيالم راحت میشود.»
انقلاب اسلامی در ارومیه
ما شعار میدادیم و شعارهای ما مشخص بود، و اینها هم شروع كردند شعارهای خود را سر دادند. اینها تا سرِ بازار آمده، شعار كمونیستی داده بودند. یكسری نجارها و آهنگران و اینها ریختند در خیابان آنقدر كتك زدند كه نوبت به پلیس نرسید و این مقابله تا باعث شد بساطشان را جمع كنند.
برشی از خاطرات احمد توکلی
یکی از تلخترین رخدادهای تاریخی دوران رژیم پهلوی است که شاید اغلب افرادی که آن روزها را درک کردهاند طعم تلخ این حقارت را چشیده باشند. این مسئله در شمال کشور به دلیل وجود پایگاههای جاسوسی امریکا علیه شوروی بیش از پیش میشد. آنچه که به جهت تاریخی به کاخ صفیآباد بهشهر مشهور است روزگاری پایگاه جاسوسی امریکا بود.
انقلاب اسلامی در اردبیل
مقارن با عید فطر سال 1357 مردم اردبیل با قرائت اشعار انقلابی اسدالله وثوقی به تظاهرات پرداختند.
انقلاب اسلامی در مشهد
رضا حسن زاده، جوان محصل ۱۸ سالهای... تحت تأثیر اندیشههای معنوی" فریاد الله اكبر سر داده بود، در جلوی چشم مردم با دهان روزه، با شلیک گلولهای به خون خود غلطید...
انقلاب اسلامی در ارومیه
سید اصغر ناظم زاده میگوید: «روز دوم ماه مبارك رمضان به ارومیه رفتم... در مسجد لطفعلیخان كه یكی از مساجد فعال بود و جوانان انقلابی صحنهگردانان آن بودند، مستقر شدم. قبل از عزیمت به ارومیه، به آیتالله طاهری خرمآبادی گفته بودم كه نام امام را در این شهر مطرح میکنم...
«... غلط کردی خودت در را باز کردی! خانهی ننه جانت که نیست، سلول انفرادی است! برو بتمرگ تو! [من(عبد یزدانی)] پیراهن و زیر پیراهن را برداشتم و چکان چکان آوردم داخل سلول و گفتم: ما گرسنهایم، ماه رمضان است و روزه بودیم، چیزی بدهید بخوریم!»
به روایت مرتضی محمودی:
حدس ما کاملاً درست در آمد و تمام کسانی که در مدارس باعث تحصن و تظاهرات شدند از منافقین بودند و آنهایی که در خیابانها تظاهرات راه میاندازند و جلوی مردم شعار میدادند، خودشان، پدرشان یا یکی از بستگان نزدیکشان رسماً کد داشتند و حقوقبگیر ساواک بودند.
در طالبیه تبریز چه گذشت؟
درگيرى مدرسه طالبيه از آنجا آغاز شد كه اعلاميه امام(ره) در مدرسه طالبيه، روى ديوار نصب شده بود. مأموران شهربانى به درون مدرسه ريختند تا اعلاميه را پاره كنند، امّا با مقاومت طلاب مدرسه مواجه شدند. اين درگيرى به بازار كشيده شد. با خیزش مردمى كه از مسجد مقبره بيرون آمده بودند، محاصره نيروهاى شهربانى شكسته شد و در تعقيب آنها مردم مسجد قزلى هم به تظاهركنندگان پيوستند.
به روایت آیت الله طاهری خرم آبادی
به فكر افتاديم كه در مشهد فرمان و دستور امام مبنى بر لغو جشنهای نیمه شعبان را اجرا و پياده كنيم. به اتفاق آقايان توسلى و مهدوى كنى با بعضى از آقايان ملاقاتهايى انجام داديم. به هر صورت فعاليتهاى ما در مشهد مؤثر واقع گرديد و مشهد به منظور اجراى دستور حضرت امام با نيروهاى انقلاب هماهنگ شد.
برگی از خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی
در مدتى كه حضرت امام در قم حضور داشت... هر روز سيل جمعيت از مناطق مختلف كشور براى ملاقات با امام به قم سرازير مىشد و امام با آن كهولت سن، روزى چند بار براى ديدار با مردم، از اين پلهها بالا و پايين مىرفت كه براى وضع مزاجى معظمله مناسب نبود.