پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ دفاع مقدس سرآغاز مسیری برای خودکفائی و اتکا به نیروهای بومی بود که در دهههای بعد به اوج خود رسید. در روزگاری که جنگی همهجانبه علیه مردم ایران شدت گرفته بود، تحریمهای نظامی و اقتصادی لطمههای جبرانناپذیری به سازمان دفاعی کشور وارد میآورد. اما متخصصان جوان این مرز و بوم دست به ابداعات و ساخت تجهیزات جنگی زدند.
محسن رفیقدوست وزیر سپاه ر دوران دفاع مقدس با اشاره به ساخت موشکهای تاو توسط جوانان ایرانی در خاطرات خود میگوید: جنگ ما با عراق، جنگ زمینی بود و عراق هم از نظر نیروی زرهی به شدت تقویت شده بود و ما ضدزرهمان، تاوهایی بود که از زمان پهلوی داشتیم و این در حال تمام شدن بود. بین رزمندهها اصلاً معروف شده بود به «یک تاو یک تانک»؛ واقعاً هم اینطوری است. یعنی کسی که کار را انجام میدهد، فقط در دوربین نگاه میکند و به محض اینکه تانک را دید، ماشه را فشار میدهد. دیگر لازم نبود کاری انجام دهد، چون موشک تاو با دو تا سیم هدایت میشود و بردش هم 3200 متر است و خوب شلیک میشود و به تانک میخورد. تاو چون قدرت تخریبش زیاد است در هر تانکی فرو میرود و آن را منهدم میکند. بنابراین نیاز شدیدی به تاو داشتیم. فشار زیادی هم به ما میآوردند که ما تاو تهیه کنیم.
دشمن ما تانک زیاد داشت و نفربر و زرهپوش ضد زرههای دیگر... تنها موشک موجود برای ما، تاو بود که آن هم در شرف تمام شدن بود. ما از هر کانالی برای خرید اقدام کردیم اما موفق نشدیم... چارهای نداشتیم جز این که با آن حجم نیازی که داشتیم، این سلاح را در داخل کشور بسازیم که یکی از داستانهای خیلی پر ماجرا در صنایع سپاه همین تاو است.
بچههای مهندسی یعنی اساتید دانشگاهها را به باغ شیان تهران دعوت کردم و از آنجا به عنوان مرکز فکری صنایع استفاده میکردم. اینها اینقدر با جنگ ناآشنا بودند که نمیدانستند موشک داخل غلافی است و چه جوری آن را باید دربیاورند. بالاخره رزمندهای که با تاو کار میکرد آمد و غلاف را باز کرد و موشک درآمد، موشکی که آن را روی پرتاب کننده سوار میکنند و بعد شلیک میکنند.
بالاخره آن را باز کردند و قرار شد ساخت آن را شروع کنیم. قطعات لازم را داشتیم ولی چند قطعه آن به عنوان نقطه کور مانده بود. یکی ژیرسکوپ آن بود که ژیرسکوپ با قدرت الکتریسته قوی حرکت میکند. یکی پنوماتیکی بود که مکعبی بود که ظاهر آن به صورت مکعب بود اما اضلاعاش آن قدر صیقلی به هم ارتباط داشت که آن داخل باید مثل یک دایره باشد، ولی به صورت یک مکعب کامل درمیآمد. یکی هم خود دوک سیم که در ظرف چند ثانیه 3200 متر باز بشود و گیر نکند. بقیه قطعات آن ساخته شده بود. ما حتی ژیرسکوپ را پیش ژاپنیها فرستادیم حالا یا عمداً پنج شش بار بردند و آوردند ولی باز آن چیزی که میخواستیم نشد. بالاخره برادری از سپاه را در همان باغ شیان مامور کردیم که ژیرسکوپ را بسازد. حتی قطعه دیگری را برادر دیگری که یک صنعتگر بود ساخت. این فرد شاید تحصیلات دانشگاهی هم نداشت، نمیدانم؛ شاید دیپلم بود. او بالاخره ساخت و آورد و مدتها آزمایش کردیم و نهایتاً درست شد.
در مورد خرید خود سیم هم مشکلی داشتیم و فردی که در آلمان سیم را برای ما خریده بود بعدا او را دستگیر کردند و به آمریکا بردند و در آمریکا او را زندانی کردند. اما بالاخره آن هم درست شد. دو سه بار آزمایش کردیم. عدهای از نمایندههای مجلس هم آمدند. ابتدا عدهای ما را مسخره کردند و به ما خندیدند ولی من همانجا بچههارا تشویق کردم. مرتبه آخر که گزارش دادم مطمئن بودیم و آقایان را دعوت کردیم تا انجام موفقیت آمیز این اقدام را نشان بدهیم.
پشت یک تویوتا که از طریق ریموت کنترل میشد را پردهای گذاشتیم و علامت ضربدر هدف را مشخص کردیم. سپس با ریموت، تویوتا را حرکت دادیم و تاو را هم شلیک کردیم و رفت وسط هدف خورد.