مرکز اسناد انقلاب اسلامی

برچسب ها - کمیته امداد
برشی از خاطرات سید رضا نیری
آقای والی تعریف می‌كرد فردای همان روز دیدم كه تعداد زیادی اسب‌سوار مسلح از كوه به طرف مقر ما سرازیر شدند، گفتم فاتحه‌ی ما خوانده شد و كارمان تمام است. موقعی كه آمدند و همگی در جلو مقر جمع شدند، من رفتم جلو، با یك آدم باصلابت و شجاعی مواجه شدم، او از من پرسید: عبدالله والی كیست؟ من جواب دادم: خودم هستم. وقتی كه گفتم من هستم، در واقع در عالم خیال خود را برای مردن و تیر خلاص آماده می‌كردم، اما او به من نگاه عمیقی انداخت و به یارانش اشاره كرد، و همه‌ آنها اسلحه‌های خود را جلوی مقر روی هم ریختند. سپس منوچهرخان گفت: این ما، این هم اسلحه‌های ما، شما برو برای ما امان‌نامه بگیر
کد خبر: ۵۶۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۱۴

مروری بر زندگی و مبارزات انقلابی سید رضا نیری
سیدرضا نیری درباره نحوه آشنایی خود با امام خمینی می‌گوید: «شیخ عبدالکریم حق‌شناس برای رفع اشکالات درسی خود همواره خدمت امام می‌رسید. آن زمان تقریبا سال‌های 40 و 41 بود که حضرت امام را تحت عنوان حاج آقا روح‌الله می‌شناختند. در این ایام چون من در مسجد حضوری فعال و مستمر داشتم و جزو خادمین و کارگزاران مسجد هم بودم، آقای حق‌شناس برای من احترام خاصی قائل بود و اغلب اوقات که به قم می‌رفت من هم همراه ایشان می‌رفتم. وقتی آقای حق‌شناس برای رفع اشکالات درسی خدمت امام می‌رفت من هم آنجا ایشان را زیارت می‌کردم و حداقل ماهی یک‌بار این اتفاق شیرین می‌افتاد.»
کد خبر: ۱۰۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۰

تازه های کتاب