برشی از خاطرات سردار شهید حسین همدانی
سردار شهید همدانی در خاطرات خود میگوید: این خواهر جوان مسلمان برای ما چای در دست کرد و به هر کدام از ما پنج شش چای داد و درپی آن بود که برای ما غذا درست کند که ما گفتیم باید برویم. برایمان نان تازه محلی آورد و با لهجه کردی صحبتهايی ميکرد که ما متوجه نمیشدیم، اما یکی از بچهها که اهل منطقه مریوان بود، ميگفت که ميگوید اینها پاسداران امام خمینی هستند و تمام عشقشان این بود که به سرباز امام خمینی کمک کنند. ما تازه فهمیدیم که نفوذ امام در منطقهای که دشمنان ما هستند، چقدر است، دیدیم همه وجودش امام هست و ما چون به عنوان پاسدار خمینی هستیم اینطور از ما پذیرایی ميکرد.
کد خبر: ۱۳۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۷/۱۵