خط مشی امام خمینی در مقابله با نیروهای نظامی و امنیتی رژیم شاه، در تمام طول مبارزات بر جدا نمودن مسئله ارتش و نیروهای نظامی از ساواک و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی بود. امام، اساساً رژیم شاه را به جهت جو اختناقآمیز و حکومت پلیسی آن مورد حمله قرار میداد. از استراتژیهای امام، برای جدا نمودن بدنهی ارتش از سران آن، جدای از خطابههای مستقیم به نظامیان، تأثیر گذاردن بر روحیهی آنها از طریق پیامهایی بود که به مردم در خصوص نحوه برخورد با نظامیان میداد. اوج اطاعت مردم از این فرامین و برخورد مسالمتجویانه با نظامیان از راهپیمایی عید فطر به این سو بود. در ادامه با مدیریت اعمال شده توسط امام در مورد ارتش، فرار سربازان، تمرد آنها از فرامین و تزلزل در روحیهی نظامیان و فرار بسیاری از امرای ارتش و به طور کلی تسخیر بدنه ارتش توسط انقلابیون، عملاً برای ارتش راهی جز بیطرفی باقی نمانده بود.
محمد جعفربگلو
تاریخچه حضور انگلیسیها در ایران، سرشار از خباثت و جنایت است. دو عهدنامه ننگین تاریخ معاصر ایران یعنی قراردادهای گلستان و ترکمانچای که بخشهای زرخیزی را از ایران جدا نمود، به واسطه تحرکات انگلیسیها منعقد شد. بروز قحطی بزرگ و مرگ هزاران ایرانی از دیگر خباثتهای انگلیس علیه ملت ایران است. این خباثتها با روی کار آوردن رضاخان و غارت نفت ایران ادامه یافت. در سال 1332 به همراهی آمریکا، با راهاندازی کودتای 28 مرداد، دولت دکتر محمد مصدق را به فروپاشی کشاند و نهضت ملی نفت را ناکام گذاشت. با پیروزی انقلاب اسلامی، انگلستان همچنان در قامت دشمن مردم ایران ایفای نقش کرد.
حجتالاسلام و المسلمین علی دوانی(رجبی) در زمره شناختهشدهترین تاریخنگاران انقلاب اسلامی است. وی پس از پایان موفقیتآمیز قیام عمومی علما و مراجع به رهبری امامخمینی علیه تصویب لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی، كتاب «نهضت دو ماهه روحانیون» را به نگارش درآورد. در طول سالهای 1342 و 1343 در برخی اعلامیههایی که از سوی علما و فضلای حوزه علمیه قم انتشار مییافت، حجتالاسلام دوانی مشارکت داشت. با آغاز حرکتهای انقلابی در سال 1356 که به انقلاب اسلامی سال 1357 منتهی شد، استاد دوانی با زحمت و مشقت زیاد به گردآوری پیامها، اعلامیهها و سخنرانیهای مراجع، علما، فضلا، طلاب، اهل منبر، دانشگاهیان، احزاب، جمعیتها، فعالان سیاسی، اصناف و بازاریان و نیز ثبت و ضبط رویدادهای سیاسی کشور پرداخت.
بازنشر
در تاریخ معاصر شهادت شخصیتهای شناختهشده و گاه گمنامی ثبت شده که اثرگذاری و جریانسازی بیبدیلی داشتهاند. شهادت آیتالله مصطفی خمینی از جمله این نمونههاست که طوفان انقلاب را سهمگینتر کرد. طی سالهای بعد شهادت شهید بهشتی و یارانش همین اثر را در دهه 60 برجای گذاشت به طوری که رسانههای جهان، آن را سرآغاز تحولی عظیم در تاریخ ایران محسوب کردند.طی سالهای اخیر نیز، شهادت محسن حججی، از مدافعان حریم آلالله و شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، به طور عمیق، در ایران، منطقه و جهان جریانساز شد.هرچند بنا به اعتقادات اسلامی خون شهید اثرگذاری خود را در عالم خواهد داشت، اما این شهادتهای چهارگانه فصل جدیدی در تحولات سیاسی اجتماعی زمانه خود گشود که هر کدام از آنها منجر به بلوغ و بالندگی بیش از پیش جامعه شد.
بخشی از گزارشهای ساواک، مکاتباتی است که این سازمان طی کنترل نامههای ارسالی یا دریافتی شهید مفتح، آنها را ضبط و کپی نموده است. تعدادی از این نامهها مکاتبات او با مراجع وقت میباشد. در این میان نامه امام خمینی به ایشان از نجف در تقریر از «زحمات و ثبات قدم» وی حائز اهمیت ویژه است که در پاسخ به نامه ارسالی او به امام میباشد. شهید مفتح را میتوان از پیشگامان فعالیتهای فرهنگی در امر معرفی ابعاد اجتماعی-سیاسی اسلام به نسل جوان به شمار آورد. حجم عظیمی از اسناد ساواک از تکاپوهای او در این عرصه خبر میدهد. سفرهای تبلیغی شهید مفتح از دیگر موضوعاتی است که در گزارشات ساواک منعکس شده است. فعالیتها و اقدمات شهید مفتح در مساجد و هیئتهای مذهبی از دیگر محورهای اسناد ساواک در مورد وی میباشد.
در دوره رضاخان به علت سرکوب شدید و خفقان سیاسی، الگویی برای دانشجویان باقی نمانده بود و در نتیجه فعالیتهای پراكنده دانشجویان، بدون حمایت نیروهای سیاسی جامعه، بینتیجه باقی میماند و به سرعت سركوب میشد. جنبش دانشجویی در دهه 1320 با توجه به مسائلی نظیر حضور قدرتهای خارجی و اِعمال نفوذ آنان در كشور، در سه طیف فكری چپ، ملّی و مذهبی شكل گرفت. در سالهای 1332 تا بهمن 1340، وجود مشکلات متعدد به دلیل اختناق و سركوب سیاسی شدید مجموعاً در حال ركود به سر میبرد. آغاز نهضت امام خمینی آثار چشمگیری بر جنبش دانشجویی داشت به طوری که طی دهههای 1340 و 1350 نسل روبهگسترش دانشجو را به طرف اعتراضهای فزاینده كشاند. پیوند دانشجویان با مذهب و امام خمینی باعث شد كه جنبش دانشجویی بتواند در حركت جامعه به طرف انقلاب مؤثر باشد.
حاجآقا نورالله اصفهانی در دوره انقلاب مشروطه از رهبران بیبدیل مشروطه و دارای نیروی نظامی بود. بعد از پیروزی مشروطه نسبت به عملکرد مشروطهچیان بدبین و ناامید شد و به تنقیص آنها پرداخت. از طرف روشنفکران (حزب دموکرات) مورد تهدید قرار گرفت و به کربلا مهاجرت کرد، اما پس از سه سال، به اصرار مردم اصفهان که احتیاج به پشتوانهای داشتند، مراجعت کرد. در جنگ جهانی اوّل در مقابل روس و انگلیس قیام کرد و پس از مقاومت در مقابل نیروهای روسی سرانجام نیروهای وی شکست خوردند و اصفهان بهتصرف متجاوزین درآمد. وی به بختیاری متواری شد و از آنجا به خانقین و سپس به کربلا رفت و پس از جنگ به اصفهان بازگشت و در سال 1346ق (1306 ش) در جریان نظام اجباری برضد رضاشاه قیام کرد.
نقشآفرینی حوزه علمیه قم در زمینههای فکری، علمی و دینی بیبدیل و بیمانند است؛ در تفسیر، بزرگان حوزه در تلاشی ستودنی، آثاری گرانبها خلق کردند که در صدر این آثار، مجموعه «المیزان» خودنمایی میکند. طی سالهای بعد، این مسیر را علما و اندیشمندان بزرگی چون آیات میرزا محمد معرفت، عبدالله جوادی آملی، علامه میرزا حسن مصطفوی و حجتالاسلام شیخ محسن قرائتی پیمودند و هریک آثاری باارزش در این حوزه خلق کردند.
4 آبانماه 1346 محمدرضا پهلوی مراسم تاجگذاری ترتیب داد که میلیونها دلار از دسترنج مردم را صرف آن کرد. این اسراف و تبذیر سرمایههاى ملى در حالى صورت مىگرفت که مردم ایران در اکثر شهرها و روستاها و حتى در پایتخت از اولین و سادهترین امکانات اولیه براى زندگى برخوردار نبودند و مشکلاتى از قبیل: نبود آب آشامیدنى، نبود برق، دارو، پزشک، امکانات درمانى، بیکارى، بهطور جدى مطرح بود. برگزاری این جشنها واکنشها و مخالفتهای زیادی را در جامعه برانگیخت، اما رژیم بیتوجه به خواست عمومی جامعه، با جشن تاجگذاری مخارج سنگین و كمرشكن بر ملت ایران تحمیل كرد و بار مشكلات و گرفتاریهای تودههای مستضعف را افزون ساخت.
مبارزین انقلابی برای شهید سید مصطفی خمینی نقش ویژهای در نهضت امام خمینی قائل هستند. علیاکبر مسعودی خمینی معتقد است که سید مصطفی خمینی علاوه بر اینکه یک شاگرد خوب برای امام بود، یک مدیر خوب در اطراف امام برای اتحاد نیروهای گوناگون هم بود. شهید محلاتی از وی بهعنوان بازوی قوی امام در مبارزه یاد کرده است. سید محمد سجادی عطاآبادی او را «سپر بلای امام» در جو سنگین نجف معرفی میکند. سید منیرالدین شیرازی از وی به عنوان «پشتوانهی گرمابخش» برای امام یاد کرد. از نظر سید محمود دعایی «از کانال او بود که عامه به شخصیت و ارزش امام پی میبردند و نسبت به آشنایی با شخصیت امام کنجکاو میشدند.» سید جعفر کریمی نیز معتقد بود حاجآقا مصطفی «هم در اطلاعرسانى به امام نقش داشت و هم در تصمیمگیرى یاور امام بود.»
مسيری را كه پهلویها برای توسعه و نوسازی ايران پذيرفته بودند، الگوی ناقصی از غرب بود كه تنها در ظواهر تمدن غرب متوقف میماند. بنابر این الگويی از زن معرفی میگرديد كه نه كاملاً الهام گرفته از غرب بود و نه نسبتی با جامعه و زنان ايرانی داشت. ديدگاهی كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی درباره حضور زنان در عرصه اجتماع رواج يافت، دارای دو ويژگی اساسی بود: نخست اينكه تقريباً تمايزی بين زنان و مردان برای حضور اجتماعی قائل نبود و امكان حضور و فعاليت در عرصههای مختلف اجتماعی را همانگونه كه حق مردان میدانست، حق زنان نيز به شمار میآورد. ويژگی دوم اين ديدگاه، خصلت مذهبی آن و پايبندی آن به تعاليم اسلامی بود. تغيير ديدگاه رايج دربارهی حقوق اجتماعی زنان و حضور آنان در اجتماع پس از پيروزی انقلاب اسلامی باعث ايجاد تحولی گسترده در زمينهی حضور اجتماعی زنان گرديد.
در طول جنگ تحمیلی، کاربرد سلاحهای شیمیایی از سوی رژیم بعث عراق، یکی از ابعاد مهم جنگ 8 ساله به شمار میآید. ارتش بعثی از دی 1359 به طور پراکنده استفاده از سلاح مرگبار شیمیایی علیه نیروهای ایران را آغاز کرد. این رویه با سکوت مجامع بینالمللی ادامه و گسترش یافت. متعاقب حملات شیمیایی حزب بعث بسیاری از نیروهای نظامی، زنان، کودکان و غیر نظامیان ایران و حتی شهروندان کرد عراق قتل عام شدند.
اصل متعارف در دیالکتیک قدرت، انجام واکنش متقارن میباشد؛ بدین صورت که در مقابل هرگونه از قدرت، نوعی واکنش به همان شکل انجام میگیرد. لیکن در مواردی نادر، ممکن است واکنش در مقابل قدرت، به صورت نامتقارن جلوهگر شود که در این نوع واکنش، در تقابل علیه قدرت مسلط از ابزار مشابه استفاده نمیگردد. این نوع واکنش در تقابل با قدرت سرکوب رژیم شاه (که متکی بر شخصیت پاتریمونیال شاه بود) از سوی امام خمینی به کار گرفته شد. در این تقابل قدرت، برخلاف شاه که قدرتهای سازمانی موجود را به نفع قدرت شخصی خویش از میان برده بود، قدرت شخصی امام متکی به قدرت سازمان روحانیت در جامعهی شیعی ایران بود که در مساجد و با بهرهگیری از مناسبتهای فرهنگی شیعی و اسلامی نقش مهمی در ابلاغ پیامهای وی به مردم و اقناع آنها در مبارزه علیه رژیم، ایفا نمود.
حجتالاسلام روحالله حسینیان در سال 1344 به دنیا آمد، در سال 1349 وارد حوزه علمیه قم شد و از محضر اساتیدی چون آیتالله احمدی یزدی، آیتالله مصباح یزدی، آیتالله آقا میرزاجواد آقای تبریزی، آیتالله فاضل لنکرانی و... بهره جست، دی ماه ۱۳۵۳ مبارزات خود را علیه رژیم پهلوی آغاز کرد. به دنبال پیرزوزی انقلاب اسلامی وی با پذیرش مسئولیتهای مهم فعالیتهای سیاسی خود را ادامه داد، علاوه بر این از وی آثار و تألیفات متعددی در حوزههای مختلف بر جای مانده است.
شکنجهی شاهرخ طهماسبی و به شهادت رساندن او سرآغازی برای خط شکنجهگری سازمان مجاهدین خلق بود؛ عملیاتی که هرچه از طول عمر چندروزهاش بیشتر میگذشت، ابعاد وحشیانهتری به خود گرفت و از شلاق زدن، به اتو کشیدن، سوزاندن و بریدن اعضای بدن رسید.
سیاست «حجابزدایی» طرحی است کهنه که ریشه در اهداف و توطئههای دول استعماری در کشورهای مسلمان دارد. در ایران، یکی از بزرگترین فتنههایی را که بهائیت شروع به طرحریزی و اجرای آن کرد، فتنه قرهالعین بود.در الجزایر، نیروهای اشغالگر فرانسه مبارزه عظیمی را علیه حجاب و بالاخص چادر شروع کردند.در ترکیه پس از آنکه آتاتورک به قدرت رسید، شروع به اسلامزدایی کرد؛ او دستور داد زنها کشف حجاب کنند و مردان تغییر کلاه به سبک اروپایی دهند.در افغانستان امانالله خان پادشاه آن کشور پس از سفر به اروپا اقدامات خود را شدت بخشید. در ایران نیز رژیم پهلوی آخرین بروز غربگرایی خود را از سال ۱۳۱۳ ش نشان داد و با تغییر و حذف کلاه پهلوی به کلاه شاپو دگرگونی مورد نظر خود را به اجرا گذارد و زمینه نهایی را برای کشف حجاب فراهم کرد.
به بهانه ترور آیتالله خامنهای در 6 تیر 1360
پس از انفجار، محافظ بیسیم را برداشت. کُدشان «حافظِ هفت» بود. «مرکز ۵۰- ۵۰»؛ این رمزِ آماده باش بود، یعنی حافظ هفت مجروح شده است. کسی که پشت دستگاه بود، بلند زد زیر گریه.
به بهانه سالروز اعلان جنگ مسلحانه منافقین
برخورد ما برخوردی كاملاً تهاجمی و از موضع بالا خواهد بود. چاقو زدن، آتشزدن موتور و ماشین حزباللهیها و حتی اگر شد خلع سلاح پاسداران را هم میتوان انجام دهیم. باید مردم را به دنبال خود به صحنه بكشانیم و كاری كنیم كه وقتی ما چاقو به دست گرفتیم مردم سنگ بگیرند و وقتی ما دست به اسلحه بردیم، مردم دست به چاقو ببرند.
حجتالاسلام والمسلمین سید محمود دعایی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از چهرههای نزدیک به رهبری نهضت به شمار میرفت. او که فعالیتهای سیاسی خود را از اوایل دهه 40 آغاز کرده بود، در سال 46 ناچار به خروج از ایران شد. او پس از این سال در سفرهای متعدد به عراق، لبنان، اردن، عربستان وبرخی از کشورهای اروپایی نقش مهمی در هماهنگی نیروهای ضدرژیم پهلوی ایفا کرد. او پس از سالها اقامت در عراق و همراهی با امام به پاریس رفت و در پرواز انقلاب همراه با بنیانگذار جمهوری اسلامی در۱۲ بهمن ۵۷ به ایران برگشت و فعالیتهای خود را در نظام جمهوری اسلامی ایران ادامه داد.
قیام خونین مردم در ۱۵ خرداد سال 1342، نقطه عطفی در مبارزات ملت ایران بود که آینده نهضت را تحت تأثیر قرار داد. این قیام به مبارزات نمایشی، پارلمانتاریستی و سرگرم کننده پایان داد؛ شکافی عمیق میان مردم و شاه پدید آورد و راه نوین رویارویی و مبارزه ریشهای با رژیم ستمشاهی را هموار کرد. نقشآفرینان قیام مقدس ۱۵ خرداد با فریاد «مرگ بر شاه»، «ما شاه نمیخواهیم»، «مرگ بر این دیکاتور»، «دیکتاتور برو گمشو» و... نخستین گامها را در راه براندازی رژیم شاهی و رویارویی با دشمن اصلی برداشتند، حماسهآفرینان 15 خرداد هرگونه گفتگوی پنهانی و کنار آمدن با دشمن را خیانت به آرمانهای اسلامی میدانستند، مقابله با تز جدایی دین از سیاست، فروپاشی دیوار سیاه رضاخانی میان حوزه و دانشگاه، مبارزه با زورمداران و جهانخوران، طرح شعار نه غربی -نه شرقی و.. از دیگر دستاوردهای قیام 15 خرداد در نهضت اسلامی بود.