پیش از پیروزی انقلاب اسلامی کشورهای جهان، ایران را برای دستیابی به انرژی هستهای تشویق میکردند. نخستین قدم جدی در زمینه استفاده از فناوری هستهای در ایران در اواسط دهه سی و با حمایت ایالت متحده برداشته شد. همچنین در سال 1977، دولت بریتانیا با محمدرضا پهلوی وارد مذاکرات محرمانهای برای ساخت بیست نیروگاه هستهای شده بود؛ مشابه پروژههایی که از سوی فرانسه و آلمان به ایران پیشنهاد شده بود. اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همین قدرتها نه تنها کمکهای خود را از ایران دریغ ورزیدند، بلکه چندین قطعنامه علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت تصویب کردند تا با فشار بر ملت ایران، کشور ما را از حق مسلم داشتن انرژی صلحآمیز هستهای محروم سازند.
ازجمله اقداماتی که از جانب فعالان قومی ایران در چند سال اخیر روندی روبه رشد داشته و یکی از اصلیترین شاخصهای گسترش تمایلات تجزیهطلبانه قومیتهای ایرانی در چندسال اخیر شناخته میشود فعالیتهای خشونتآمیز این گروههاست. نقش و تاثیر سیاست خاورمیانهای دولت ایالات متحده در گسترش این اقدامات در سالهای گذشته به وضوح قابل مشاهده است. خبرگزاری رویترز با اعلام اینکه مقامات آمریکایی در ترغیب یک گروهک به نام جندالله به رهبری عبدالمالک ریگی برای انجام اقدام علیه جمهوری اسلامی در داخل خاک ایران دست دارند، مینویسد: آمریکا با رایزنی و تشویق گروهی از افراد مسلح پاکستانی، آنها را ترغیب به انجام یک سری عملیات چریکی در ایران کرده است.
آیتالله حاج میرزا جواد تبریزی بعد از عزیمت به ایران (1355)، به نهضت امام پیوست. معظمله پس از رحلت آیتالله سیدمصطفی همراه با علما و مدرسین حوزهی علمیهی قم با ارسال تلگرامی به محضر امام رحلت فرزندشان را تسلیت گفت. پس از فاجعهی خونین 19 دی 1356 قم، همراه با روحانیت مبارز قم با انتشار اعلامیهای اقدام رژیم در سرکوب قیام مردم قم را محکوم کرد. همچنین به دنبال سرکوب قیام مردم تبریز در 29 بهمن 1356 همراه با مدرسین حوزهی علمیهی قم با انتشار اعلامیهای شدیداللحن، به سیاست سرکوب رژیم به شدت اعتراض کرد. پس از آن نیز فعالیتهای خود را در قالب صدور اعلامیههایی علیه رژیم ادامه داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به حمایت از نظام اسلامی پرداخت و با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به رزمندگان اسلام دلگرمی میداد.
علامه محمدتقی جعفری در تفسیر خطبهی هشتادم نهجالبلاغه به تحلیل ابعاد شخصیت زن میپردازد و قبل از هر چیز موضوع جایگاه زن و تفاوت آن را با مرد را که در طول تاریخ چه در اندیشههای غربی و چه در جوامع اسلامی مطرح بوده است، مورد بررسی قرار میدهد. علامه در مباحث خود راجع به موضوع زنان این سؤال را مطرح مینماید که آیا کسانی که آرزوی مرد شدن را به زنان تزریق میکنند، آرزوی چنگیز و نرون شدن را هم که فقط در مردان پیدا شده است، به زنان هدیه میکنند؟ و کدام زنی که اعتدال روانی داشته باشد، از زن بودن خود احساس ناراحتی میكند؟ و از دید وی زن به مرد و مرد به زن وابسته است؛ چنانچه عقل وجدان و نیز عدالت و قانون هر یك به دیگری وابستهاند.
آیتالله ملاعبدالله مازندرانی از مراجع و رهبران مشروطیت ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری است. در جنبش مشروطیت ایران و مخالفت با رژیم استبدادی، همراه و همگام با آخوند خراسانی و حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی با ارسال نامه و تلگرام برای رهبران دینی و سیاسی ایران این جنبش را تأیید کردند و به دفاع از مشروطهخواهان پرداخته و با نشر اعلامیههای روشنگرانه نسبت به رویدادهای سیاسی و اجتماعی آن دوران موضع گیری مینمودند.پس از صدور فرمان مشروطیت و افتتاح مجلس شورای ملی، ایشان به همراه آیات عظام طی نامهای گشایش مجلس را تبریک گفتند و با تأکید بر التزام به قوانین مجلس ضرورت پشتیبانی از آن را اعلام میکردند. با این حال گفتهاند: بعد از استقرار مشروطه در ایران با توجه به اخباری که از کارها و تصرفا نادرست حکومتگران در امور کشور میرسید این شیخ بزرگوار دچار غم و اندوه فراوان گردید.
مقامات بلند پایه آمریکایی بارها و بارها در سخنان خود بر این موضوع تاکید کردهاند که در صدد هستند نظام جمهوری اسلامی ایران را از درون متلاشی و به کشور های کوچکتر تقسیم نمایند. در بسیاری از نمونهها شاهد حمایتهای نظری موسسات تحقیقاتی ایالات متحده از گروههای قومی تجزیهطلب ایرانی هستیم. بسیاری از بنیادهای تحقیقاتی آمریکایی از طراحان اصلی طرحهای نظیر طرح خاورمیانه بزرگ، گفتمانهای قومگرایی، تجزیهطلبی و فدرالیسم میباشند. استفاده از گفتمانهای مدرن و امروزی و تلفیق آن با قومگرایی رایجترین و زیرکانهترین شیوههای این موسسات است. این نهادها با به کارگیری گفتمانهایی چون آزادی، پلورالیسم از هر نوع به ویژه قومیتی، حقوق بشر، زبان مادری، آزادی انتخاب و ... که به ویژه در طرح خاورمیانه بزرگ مشهود است بسیاری از نخبگان قومی را در راستای اهداف خود جذب و تربیت مینمایند.
15 آبان 57، غلامرضا ازهاری به فرمان شاه، مامور تشکیل کابینه جدید شد. روی کارآمدن کابینه ازهاری حاصل مشورت شاه با ویلیام سولیوان - سفیر امریکا- و آنتونی پارسونز - سفیر انگلیس- و اصرار آنها به روی کارآمدن یک دولت نظامی بود. بر طبق گفته ازهاری، او بدون برنامه خاصی قصد آرام کردن مردم را داشت. شاه قصد داشت با روی کار آوردن ازهاری نشان دهد رژیم قابلیتهای نامحدودی برای سرکوب دارد و مصالحه با او منطقی به نظر میرسد. پس از انتصاب ازهاری، اعلام حمایت امریکا از شاه و رژیمش ادامه پیدا کرد. در اولین اقدام، روز پس از منصوب شدن ازهاری، برژینسکی با صلاحدید کارتر در تماس با شاه اعلام کرد اتخاذ هر گونه تصمیمی از سوی او و حتی استفاده از قدرت، مورد حمایت آنها خواهد بود.
آیتالله عباسعلی اختری از جمله روحانیون مبارزی است که با آغاز نهضت امام خمینی به حمایت از آن پرداخت. وی در جریان تبعید امام خمینی به همراه جمعی از فضلا و محصلین حوزه علمیه قم، در نامهای خطاب به امام، همراهی خود را با ایشان اعلام کرد. در سالهای بعد به علت ادامه مبارزات سیاسی، توسط ساواک بازداشت و تحت شکنجه قرار گرفت. آیتالله اختری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا به سمت ریاست كمیتهی انقلاب اسلامی شهرستان شیروان منصوب شد. سپس در سال 1359 عهدهدار مدرسهی عالی كانون اسلامی اراک شد. امامت جمعهی شهرستان سمنان، عضویت در مجلس شورای اسلامی، عضویت در مجلس خبرگان رهبری و... از دیگر فعالیتهای وی بود. وی همزمان با فعالیتهای سیاسی به تدریس در دانشگاههای شهید بهشتی تهران و نیز دانشگاه تهران و دیگر فعالیتهای علمی ـ آموزشی پرداخت.
پوشش به مثابه هویت
بحث از حجاب در کشور ما، همزمان با آشنایی ایران با عالم تجدد بوده و پیش از آن جز به صورت يک امر فقهی و تکلیف شرعی، اظهار تردیدی در آن باره نشده است. البته حدود حجاب و پوشش مورد بحث فقها بوده، اما اصل آن مقبول تمام طوایف مسلمان بوده است. بحث علمی از حجاب در ایران (و نیز ترکیه) بیش از هر کشور دیگری مطرح بوده، چرا که از آغاز، ترک حجاب به صورت یک دستور حکومتی درآمد و همین امر سبب شد تا این مسأله نه تنها از لحاظ دینی، بلکه از لحاظ سیاسی هم به صورت يک مسأله درآید. در جریان انقلاب اسلامی تحت عنوان بازگشت به اصل، مسأله حجاب، سخت مورد توجه قرار گرفت. به موازات آن، بخش عظیمی از جهان اسلام که تا این زمان، شیفته اندیشههای غربی بود، همزمان با گرایش به اسلام، به سمت حجاب گرایش پیدا کرد.
4 آبانماه 1346 محمدرضا پهلوی مراسم تاجگذاری ترتیب داد که میلیونها دلار از دسترنج مردم را صرف آن کرد. این اسراف و تبذیر سرمایههاى ملى در حالى صورت مىگرفت که مردم ایران در اکثر شهرها و روستاها و حتى در پایتخت از اولین و سادهترین امکانات اولیه براى زندگى برخوردار نبودند و مشکلاتى از قبیل: نبود آب آشامیدنى، نبود برق، دارو، پزشک، امکانات درمانى، بیکارى، بهطور جدى مطرح بود. برگزاری این جشنها واکنشها و مخالفتهای زیادی را در جامعه برانگیخت، اما رژیم بیتوجه به خواست عمومی جامعه، با جشن تاجگذاری مخارج سنگین و كمرشكن بر ملت ایران تحمیل كرد و بار مشكلات و گرفتاریهای تودههای مستضعف را افزون ساخت.
مبارزین انقلابی برای شهید سید مصطفی خمینی نقش ویژهای در نهضت امام خمینی قائل هستند. علیاکبر مسعودی خمینی معتقد است که سید مصطفی خمینی علاوه بر اینکه یک شاگرد خوب برای امام بود، یک مدیر خوب در اطراف امام برای اتحاد نیروهای گوناگون هم بود. شهید محلاتی از وی بهعنوان بازوی قوی امام در مبارزه یاد کرده است. سید محمد سجادی عطاآبادی او را «سپر بلای امام» در جو سنگین نجف معرفی میکند. سید منیرالدین شیرازی از وی به عنوان «پشتوانهی گرمابخش» برای امام یاد کرد. از نظر سید محمود دعایی «از کانال او بود که عامه به شخصیت و ارزش امام پی میبردند و نسبت به آشنایی با شخصیت امام کنجکاو میشدند.» سید جعفر کریمی نیز معتقد بود حاجآقا مصطفی «هم در اطلاعرسانى به امام نقش داشت و هم در تصمیمگیرى یاور امام بود.»
در دورهی سلطنت «رضاشاه»، زنان حق شركت در انتخابات را نداشتند، در دورهی سلطنت محمدرضا پهلوی نیز قانون انتخابات تا سال 1341ش معتبر بود و تا آن سال، زنان از حضور در انتخابات محروم بودند. هر چند زنان از سال 1341 حق شركت در انتخابات و همچنین انتخاب شدن برای مجلس شورای ملی و سنا را به دست آوردند، اما این امر، تنها باعث شد كه برخی از زنان طبقات بالا و خاص جامعه به برخی مناصب و پستهای سیاسی دست یابند. همچنین در دوره سلطنت «رضاشاه» هیچ زنی را نمیتوان یافت كه دارای منصب سیاسی باشد و در دورهی حكومت محمدرضا نیز تا 12 اردیبهشت سال 1342ـ كه برای نخستین بار در تاریخ امور اداری ایران «فرخ رو پارسا» به سمت معاونت وزارت آموزش و پرورش منصوب شد و چند سال بعد نخستین وزیر زن ایران گردیدـ نمیتوان از حضور زنان در مدیریت سیاسی جامعه نشانی یافت.
رئیسجمهوری که آیتاللهزاده بود، درس اقتصاد را در خارج از کشور خوانده بود. در پاریس همراه با امام بود. با بازگشت به ایران به شورای انقلاب پیوست. در اولین انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و به پیروزی رسید؛ در مقطعی از حمایت امام، مردم و نیروهای انقلابی برخوردار بود در نهایت با نزدیکی به گروههای ملیگرا و سازمان مجاهدین خلق، علاوه بر خیانت در جنگ تحمیلی، در طراحی کودتا علیه نظام جمهوری اسلامی نیز مشارکت داشت. ادامه این امر عزل او از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری را در پی داشت. کمی بعد از عزل، به همراه سرکرده منافقین یعنی مسعود رجوی از ایران فرار کرد و به پاریس گریخت. سرنوشت کسی که خود را رهبر اپوزوسیون میدانست به جایی رسید که منافقین بعد از بهرهبرداری از وی، او را کنار گذاشته و خاندان فراری شاه، به وی نگاهی ترحمآمیز داشتند.
رژیم پهلوی همچنان كه برای مشاركت سیاسی عموم مردم ارزشی قائل نبود، به حقوق سیاسی زنان هم بیاعتنا بود و به همین سبب مشاركت سیاسی تودهی زنان، هیچگاه در دوران پهلوی تحقق نیافت. با پیروزی انقلاب اسلامی، دیدگاه جدیدی دربارهی حقوق سیاسی زنان مطرح گردید. دیدگاهی كه در عین رعایت موازین اسلامی، امكان مشاركت زنان را در سیاست به شكلی گسترده امكانپذیر میساخت. در این دیدگاه جدید، رهبر انقلاب اسلامی ایران، نقشی كلیدی و اساسی برعهده داشت. تأكیدات و توصیههای مكرر ایشان پیش از انقلاب مبنی بر حضور زنان در تظاهراتها و همچنین تأكیدات ایشان بر شركت زنان در رأیگیریها و انتخابات پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نشاندهندهی اعتقاد واقعی ایشان به حقوق سیاسی و اجتماعی زنان بود.
مسيری را كه پهلویها برای توسعه و نوسازی ايران پذيرفته بودند، الگوی ناقصی از غرب بود كه تنها در ظواهر تمدن غرب متوقف میماند. بنابر این الگويی از زن معرفی میگرديد كه نه كاملاً الهام گرفته از غرب بود و نه نسبتی با جامعه و زنان ايرانی داشت. ديدگاهی كه پس از پیروزی انقلاب اسلامی درباره حضور زنان در عرصه اجتماع رواج يافت، دارای دو ويژگی اساسی بود: نخست اينكه تقريباً تمايزی بين زنان و مردان برای حضور اجتماعی قائل نبود و امكان حضور و فعاليت در عرصههای مختلف اجتماعی را همانگونه كه حق مردان میدانست، حق زنان نيز به شمار میآورد. ويژگی دوم اين ديدگاه، خصلت مذهبی آن و پايبندی آن به تعاليم اسلامی بود. تغيير ديدگاه رايج دربارهی حقوق اجتماعی زنان و حضور آنان در اجتماع پس از پيروزی انقلاب اسلامی باعث ايجاد تحولی گسترده در زمينهی حضور اجتماعی زنان گرديد.
در روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هجوم ارتش عراق به مرزهای غرب و جنوب و حمله هوایی به چند فرودگاه ایران جنگ تحمیلی ۸ ساله رژیم بعث عراق به رهبری صدام حسین با حمایت کشورهای غربی علیه ایران آغاز شد. تفوق و تسلط بر خلیج فارس؛ نابودی انقلاب اسلامی و جلوگیری از صدور انقلاب ایران به عراق؛ براندازی نظام جمهوری اسلامی؛ ایفای نقش ژاندارمی آمریکا در منطقه به جای نظام شاهنشاهی برافتاده ایران، ایجاد امپراتوری واحد عرب به رهبری دولت عراق و تحقق اهداف بلند پروازانه حزب بعث و... از مهمترین اهداف رژیم بعث عراق در این جنگ بود.
رژیم بعث عراق در آستانه حمله نظامی به خاک ایران سعی کرد در زمینههای سیاسی اقداماتی را انجام دهد. ارتباط و حمایت از اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور یکی از این اقدامات بود. از سوی دیگر صدام چون احتمال میداد شیعیان این کشور مخالفت خود را با حمله نظامی به ایران اعلام کنند، در کنار اخراج گسترده شیعیان از عراق، حمله به بیوت مراجع دستگیری و شهادت بسیاری از آنان را سرلوحه کار خود قرار داد. رژیم بعث در چهارچوب فراهمسازی تمهیدات لازم برای حمله به ایران، روابط سیاسی خود را با غرب و کشورهای عرب توسعه داد. طی ماههای منتهی به آغاز جنگ تحمیلی دیدارهای مقامات آمریکایی و بعثی بهمنظور انجام هماهنگیهای لازم در مورد اقدام نظامی بر علیه جمهوری اسلامی ایران افزایش یافت. درواقع تحلیل آمریکا این بود که با حملهی نظامی عراق، ایران مجبور خواهد شد که گروگانهای آمریکایی را آزاد نماید.
دکتر مظفر شاهدی
در روزهای پس از سوم شهریور 1320 و تا ساعاتِ آخری که رضاشاه ناگزیر از کنارهگیری از سلطنت شد، بارها و بارها، بهنزد نمایندگان سیاسی و اطلاعاتی- جاسوسی انگلستان در تهران، پیام فرستاد و التماس کرد، او را از سلطنت عزل نکنند، که او قول میدهد، هر آنچه در توان دارد، در راستای اهدافِ متفقین در سراسر خاک ایران عمل نماید! اما، انگلیسیها برای اینگونه پیامهای التماسگرانه شاه نگونبخت، کمترین اعتباری قائل نشدند. باعزل رضاشاه، بذرهای امیدی که در روز 25 شهریور 1320 در میان جامعه ایران، در حال جوانه زدن بود به دلایلی به بار ننشست. چراکه محمدرضاشاه پهلوی هم نظیر پدرش ترجیح داد، از مشروعیت و مقبولیت سیاسی ناشی از اراده ملت ایران فاصله بگیرد و اتکای بیحرف و حدیثِ به کشورهای سلطهجوی غرب را پیش گیرد.
حوادث 11 سپتامبر نمایشگر این واقعیت بود كه شرایط جهانی به گونهای تغییر یافته كه موقعیت بسیاری از بازیگران به جهت میزان قدرت آنها در صحنهی نظام بینالملل تضعیف شده است و در نتیجه بعضی از بازیگران در صحنهی جهانی دست یازی به عملیات تروریستی را تنها راه ممكن برای مقابله با اشاعهی نفوذ و قدرت آمریكا به جهت موقعیت این كشور در صحنهی جهانی یافتهاند. چنین به نظر میرسد كه آمریكا از واقعهی 11 سپتامبر بهصورت بیرون آمدن از بحران معنا و برخورد با پدیدهی جهانی شدن بهرهبرداری كرد؛ تا بدین طریق تفكر ایجاد نظم نوین جهانی را كه در حكومت قبلی جمهوری خواهان مطرح شده بود، عملیاتی نماید
اصل متعارف در دیالکتیک قدرت، انجام واکنش متقارن میباشد؛ بدین صورت که در مقابل هرگونه از قدرت، نوعی واکنش به همان شکل انجام میگیرد. لیکن در مواردی نادر، ممکن است واکنش در مقابل قدرت، به صورت نامتقارن جلوهگر شود که در این نوع واکنش، در تقابل علیه قدرت مسلط از ابزار مشابه استفاده نمیگردد. این نوع واکنش در تقابل با قدرت سرکوب رژیم شاه (که متکی بر شخصیت پاتریمونیال شاه بود) از سوی امام خمینی به کار گرفته شد. در این تقابل قدرت، برخلاف شاه که قدرتهای سازمانی موجود را به نفع قدرت شخصی خویش از میان برده بود، قدرت شخصی امام متکی به قدرت سازمان روحانیت در جامعهی شیعی ایران بود که در مساجد و با بهرهگیری از مناسبتهای فرهنگی شیعی و اسلامی نقش مهمی در ابلاغ پیامهای وی به مردم و اقناع آنها در مبارزه علیه رژیم، ایفا نمود.