دكتر حكيم صديقي، رهبر فقيد پارلمان مسلمانان انگلستان از پيامدهاي فتواي امام چنين ياد ميكند: «فتواي حضرت امام، ضربهاي كاري به كل تمدن غرب وارد آورد. ضربهاي كه حضرت امام زدند، ضربه به كل تمدن غرب بود. به همين دليل، واكنشي كه آنها نشان دادند، واكنش كل تمدن غرب در مقابل اين ضربه بود، نه واكنش يك فرد در دفاع از يك فرد. همچنين حمايتي كه حضرت امام در برابر صدور چنين فتوايي بهدست آوردند، از همهي اقشار مختلف مذاهب اسلامي بود و كل جهان اسلام پشت سرِ ايشان قرار گرفت. مهمترين و شگفتآورترين جنبهي موضوع رشدي، همان وحدت نظر جهاني بود كه دنياي اسلام در يك موضوع و تحت هدايتهاي يك رهبر به آن نايل آمد. كلمات امام، جهان را بهصورتي لرزاند كه در هيچ زماني در تاريخ، با اعلاميهي هيچ رهبر ديگري، اينگونه نلرزيده بود. هيچ بيانيهي جنگ يا صلحي در بين كشورهاي كوچك و بزرگ جهان، تأثير اين فتواي امام را در هيچ كجاي جهان نداشته كه همچنان ادامه دارد و بيترديد، براي مدت زمان قابلتوجهي در آينده ادامه خواهد داشت». واكنش مثبت مسلمانان شيعي و سنّي مذهب به فتواي تاريخي حضرت امامخميني رحمةالله نشان داد كه وحدت اسلامي، هدفي دور از دسترس نيست. آلوین تافلر میگوید: او [امام خمینی] به زبان حال به جهان ميگفت که «حکومت ملي» ديگر تنها يا حتي مهمترين بازيگر در صحنهي جهان نيست... در جهاني که شاهد جهانيشدن اقتصاد و جهانيشدن رسانههاست، آيتالله خميني خواستار جهانيکردن هدايت انديشه بود... او درواقع کل ساختار قوانين و رسوم مدرن بينالمللي را به مبارزه طلبيده بود».