اندیشهی حكومت اسلامی و نظریهی ولایت فقیه با مختصاتی كه امام خمینی مطرح نمود، در واقع انقلابی معرفتی در فقه سیاسی شیعه به حساب میآید. دیدگاه امام خمینی با طرد ایدهی جزمی و پذیرفتهشدهی جدایی دین از سیاست، منجر به طرح نظریهای شد كه در نهایت فروپاشی رژیم سلطنتی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران را به دنبال داشت. این نظریه در روزگاری مطرح گردید كه سكولاریسم نه تنها در غرب بلكه در درون جهان اسلام نیز تفكر غالب به شمار میآمد. امام خمینی با تأسیس جمهوری اسلامی، گفتمان سیاسی جدیدی را پیریزی كرد كه با تمام گفتمانهای معاصر خود به لحاظ ماهیت و محتوا، تمایز مبنایی داشت. در واقع مؤلفهی اساسی این گفتمان، اندیشهی حاكمیت اسلام و تلفیق دین و سیاست بود. به عبارت دیگر میتوان گفت كه نظریهی ولایت فقیه دال مركزی این گفتمان به حساب میآید. از طرف دیگر تمام عناصر دیگرِ این گفتمان ازجمله نفی سلطهگری و سلطهپذیری، وحدت امت اسلامی، نفی وابستگی به غرب و شرق، دفاع از محرومان و مستضعفین همگی برگرفته از این اندیشه و منبعث از رویكرد دینی و اسلامی امام بود.كتاب حاضر به قلم استاد عادل رؤوف به بررسی گفتمان انقلابی امام خمینی پرداخته و عناصر اساسی این گفتمان را بازخوانی و تعریف میكند.